حجم سبز

#همیشه آغاز راه دشوار است،عقاب در آغاز پر کشیدن پر می ریزد اما در اوج،حتی از بال هم بی نیاز است!#

حجم سبز

#همیشه آغاز راه دشوار است،عقاب در آغاز پر کشیدن پر می ریزد اما در اوج،حتی از بال هم بی نیاز است!#

پـــــاییز

خیابان ها را تنها قـــدم می زنم


آرام آرام سعی می کنم نفس بکشم


و هوای پاییز را ببلعم...


پاییز مرا یـــــاد یــــک حـــس ِ خوبی می اندازد


حسی که گاه نمی دانم چیست...


فقط می دانم خیلی خوب است...


و حالا چقدر زود می آیـــــــــد 


و چه به موقـــــــع


پاییـــــز دوست داشتنی من...


آمـــــــــدنت مبــــارک


بی نقاب

هـــــــــــــی تو...


می شود جایت را با من تغییر دهی؟؟؟


فقط چند ساعتی می خواهم نقاب داشته باشم...


آخــــــــــر مرا دیگر بی نقاب راه نمی دهند


می خـــــــواهم کمی بی خود باشم...



+متن از خودم

+ همین جوری فقط می خواستم دوباره بنویسم...

حــــجاب اجباری

دلم می خواهد
در همان عالم دوستیمان
از من بپرسی
چرا توی این گرما
چادر سر می کنی ؟!
این روسری قواره بزرگ را
به چه منظور!؟
نه، واقعا !!، به چه منظور
شش دور ، دور سرت می پیچی؟!!
اصلا این کارها که چه!
بین این همه آدم ،
کی تورا نگاه می کند؟!!
ببین من چقدر آزادم
و چه راحت ترم؟

آنوقت من
در چشمانت نگاه کنم
لبخندی بزنم
و با تمام آرامشم
برایت همه ی آن فلسفه ای را بگویم
که زیاد نیست !
اما بزرگ است....

دلم می خواهد
تو از من بپرسی
و من از ته دل بگویم
که این سختی ها را دوست دارم!
به این دلیل و آن دلیل!

بعد تو
یا بخندی،
لب برچینی ،
و بگویی که بروم کاسه کوزه ام را جمع کنم! ،
و یا
خیره شوی در چشمانم
لحظه ای فکر کنی ،
و بگویی شاید !
شاید همین باشد ، که تو می گویی....

می دانی؟
من هم آن خندیدنت به ریش سفیدم را دوست تر دارم،
و هم آن لحظه ای اندیشیدنت را!
دوست تر دارم از اینکه
تو را
به زور
در پوششی کنند،
که عشق من است و
نفرت تو!

من آن شاید حاصل از اندیشه را
بسیار بیشتر می پسندم از این باید های از سرِ جبر!

می دانی ....
من هم عاصی شده ام به خدا!!

می دانی؟
محجبه ام!
اما از اجبار تو به داشتن حجاب،

بیزار.....


+ عاشق این متن ام!واقعا این متن قشنگی است و پر از حقیقت است...!داشتن حجاب اجباری واقعا خوب نیست هیچ آدمی با داشتن حجاب اجباری با ایمان و یا با حجاب نمی شود...! خواهشا این را متوجه بشوید...