۸۹ و خوب و بدش...

بالاخـــــــره 89 هم تــــــــــموم شــــــد...

میگم تموم شد چون دیگه روزای آخــــــــــرش رو درک نمی کنم...!

چون خیلی وقته که بــــــــرام تموم شد ِ!...

اولش خیلی ســــــــــخت و ســــــــخت بود...

اما آخراش:

آبان ماه کنکور قبول شدم خداروشکر،آذر ماه همچنان دانشگاه می رفتم و بهمن ماه خوشبختانه همه واحد هام رو پــــاس کردم و قبول شدم...

اســـــــفند ماه زاد روزم بود و دوباره متولد شــــدم!

20 اســـــــفند خواهرم امضاء کـــــــــرد برای متاهل شدن و 23 اسفــــــند جــشن گرفت برای همین امضاءش و به امید خدای مهربونمون 26 ام قرار ِ  به عـــــــقد ابــــــــدی ِ همســــر ِ خوشبختش در بیـــــاد.

برای من 89 خوب و بد داشت یعنی سختی ها و بدی هاش بیشتر سمت ِ من بود اما خوب آخراش خیلی عــــــالی بود خدارو شکر..!

اما خـــــــــوب حالا که خوب فکر می کنم می بینم بیشتر تجربه بود همین بدی ها و سختـــــــی ها! ی متنی بود که می گفت همه ی آدم ها و اتفاق هایی که برای شما اتفاق می افتد بی حکمت نیست...! من به این جمله ایمان دارم چون ثابت شده است برام...!

به هـــــر حال 90 هم داره میاد با ی عـــــالمه اتفاق های خوب و بد و جنجالی...

دهـــــــــه ی 90 داره میاد و همه در تکاپو هستند که به این دهه خوش آمد بگن...

پ ن: دهه ی 90 پیشاپیش مبــــــارک

خوشــبختـــی

خوشـبختــــــی زیباست و من الان خوشبختـــم...

خوشبختــــــم چون خـــدایی دارم که  انداره نداره...مـــادری دارم از جــــــنس گلبرگ های اقاقیــــا و پـدری از جنـــس درخــــت های تنومند جنـــگل هـــــای بزرگ...

خوشبختـــــــی در کمین ات است اگر او را بیابی...

خوشبختی زیباست زیباتر از چیزی که به آن می اندیشی او را پیدا کن و در چــــنگ بـــگیر...

_____________________

خـــــــواهرم؛عزیز تـرینم پیوندت را تـــبریک می گویم... خوشبـــــخت بمونی و بر خوشبــــختیت روز به روز افزوده شــــود مهــــــــربانـــــــــم...

پ ن: 19 سالگی ام بیش از اونیکه تصور داشتم زیـبا شروع شـــــد...با عـقد خواهرم خدایا شکرت